EN
بازگشت
08 اسفند 1395 - 21:19
حسن روانفر در گفتگویی با روزنامه اعتماد از تكميل پروژههاي نيمه تمام و جايگاه امروز ايران در زمينه شهرهاي جديد می گوید.
حسن روانفر در گفتگویی با روزنامه اعتماد از تكميل پروژههاي نيمه تمام و جايگاه امروز ايران در زمينه شهرهاي جديد می گوید.
به گزارش روابط عمومی شرکت عمران شهرهای جدید به نقل از روزنامه اعتماد،«جايگاه امروز ايران در بخش توسعه سرزميني» يكي از پرسشهايي است كه براي تحليل و ارزيابي وضعيت شهرهاي جديد در كشورمان ضروري به نظر ميرسد؛ جايگاهي كه با ارزيابي دقيق آن ميتوان به تصويري از آينده شهرهاي جديد نيز دست پيدا كرد. واقعيت آن است كه مجموعه سياستهاي اجرايي دولت كه در سالهاي ۸۴تا۹۲ در حوزه «شهرسازي» به تصويب رسيده، مشكلات فراواني را در مسير توسعه شهرهاي جديد ايجاد كرد كه دولت يازدهم تلاش كرد قطار مديريت و برنامهريزي در شهرهاي جديد را به مسير برنامهريزيهاي كارشناسي بازگرداند. در نظام شهرسازي قبل از توسعه فيزيكي شهرهاي جديد، امكانات زيرساختي فراهم ميشود و تازه بعد از آن، از بخش خصوصي براي سرمايهگذاري و توسعه شهر دعوت ميشود و در نهايت جمعيتپذيري شهر در دستور كار قرار ميگيرد؛ اما اين روند طي بازه زماني ۸ساله ۸۴تا۹۲ به صورت معكوس دنبال شد. در جستوجوي رسيدن به پاسخ پرسشهاي تحليلي در مورد شهرهاي جديد سراغ «حسن روانفر» معاون فني و مهندسي شركت عمران شهرهاي جديد رفتيم تا درباره ابهامات پيش روي توسعه شهرهاي جديد صحبت كنيم. روانفر معتقد است توسعه شهرهاي جديد از ابتدا در كشورمان بر اساس اسلوب تخصصي دنبال شده و با وجود برخي سوءمديريتهاي قبلي ميتوان به افق آينده اين شهرها اميدوار بود.
با توجه به موضوعاتي كه در بحث توسعه سرزميني مطرح است در ابتدا مايلم تعريفي از جايگاه امروز ايران در زمينه شهرهاي جديد ارايه كنيد.
خوشبختانه در بحث شهرهاي جديد از آغاز آنكه از اصفهان شروع شد، موضوع اولويتهاي منطقهاي در دستور كار قرار گرفت. همين توجه به شاخصهاي اقليمي و منطقهاي باعث شد تا زيربناي اين كار در كشورمان به درستي تحقق پيدا كند. براي رسيدن به يك طرح جامع از شهرهاي جديد صرفا مختصات مشخص شهرهاي جديد را بررسي نكردند و اين ارزيابيها را تا شعاع ۵۰تا۸۰كيلومتري از محل احداث وسعت دادند و مشكلات ميداني شهرهاي جديد را تحليل كردند. مثلا مناطق صنعتي و قطبهاي كشاورزي را بررسي كردند تا نهايتا براي كم كردن فشار روي شهرهاي مادر بر اساس فضاي كسب و كار توسعه سرزميني را برنامهريزي كردند.
بحث توسعه سرزميني با موضوع كسب و كارمردم چه ارتباط متقابلي دارد؟ اين مساله نقش برجستهاي در توفيق و كاربرديشدن شهرهاي جديد دارد، چرا كه مردم شهرهاي جديد را بر اساس فرصتهايي كه براي كسب و كار در اختيار آنها قرار ميدهد، انتخاب ميكنند. اين الگويي است كه همواره در بحث توسعه سرزميني بايد مورد توجه قرار بگيرد. اتفاقا نتايج عيني شهرهاي جديد در كلانشهرهايي مانند تهران، تبريز و مشهد نشان ميدهد كه چنانچه احداث شهرهاي جديد بر اساس فرصتهاي كسب و كار منطقهاي تحقق پيدا كند، خروجي كارمناسبتر خواهد بود. مجموعه اين دلايل نشان ميدهد كه فرآيند توسعه سرزميني و احداث شهرهاي جديد در كشورمان به غير از يك دوره زماني محدود بين سالهاي ۸۴تا۹۲ كه به جاي نظرات كارشناسي احساسات حاكم شد، از روند معقولانهاي برخوردار بوده و توانسته بخشي از دامنه جمعيتي شهرهاي بزرگ را در خود جاي دهد.
يكي از موضوعات مهم در سند چشمانداز ۲۰ساله كشورمان برخورداري از شهرهايي است كه در آن به نيازهاي مختلف اجتماعي، فرهنگي، درماني و,,, شهروندان پاسخ داده ميشود. در حال حاضر شهرهاي جديد ايران چه فاصلهاي با افقهايي كه در اين سند بالادستي به آنها اشاره شده، دارند؟ بدون شك هر طرح تئوريك در مرحله عمل با كاستيها و مشكلاتي مواجه ميشود. در زمان تصويب قانون شهرهاي جديد اشاره شده كه بلافاصله پس از اسكان مردم در شهرهاي جديد ساير نهادها و ارگانهاي مسوول بايد زمينه سرويس دهي به شهروندان را فراهم كنند. اما به دلايل گوناگون اين فرآيند در شهرهاي جديد آنگونه كه بايد جدي گرفته نشده است. متاسفانه در برخي دورهها متوليان امور بدون توجه به نيازهاي مردم تنها جانمايي و ساخت و ساز مساكن را پيگيري كردهاند و ساير نيازهاي آموزشي، رفاهي و امنيتي مردم ناديده انگاشته شده است. در نسل دوم شهرهاي جديد بايد رجعت دوبارهاي به اين قانون داشته باشيم تا قبل از اسكان مردم در شهرهاي جديد، برنامهريزي براي نيازهاي اساسي مردم صورت بگيرد.
در صحبتهايتان اشاره كرديد كه به نيازهاي اساسي مردم بايد با هماهنگي ساير نهادها، سازمانها و ارگانها پاسخ داده شود، در حال حاضر اين هماهنگي وجود دارد؟ واقعيت آن است كه در حال حاضر شركت عمران شهرهاي جديد بخش قابل توجهي از مطالبات را پيگيري ميكند و ساير نهادهاي مسوول آنگونه كه بايد و شايد به آن پاسخ نميدهند. در واقع شركت مادر تخصصي با مصوبات مجمع عمده خدمات زيربنايي و روبنايي را انجام ميدهد. اين البته به اين معنا نيست كه ساير نهادها نبايد به وظايف خود عمل كنند.
مشكلاتي مانند حاشيهنشيني و دو پاره شدن فرهنگي در شهرهاي مادر امروز به يك چالش جدي براي كشور بدل شده، براي اينكه از تجربيات شهرهاي مادر و كلانشهرها در توسعه شهرهاي جديد استفاده مناسبي شود چه راهكارهايي پيشنهاد ميكنيد؟ معتقدم نگاه به مقوله شهر و شهرنشيني در كشورمان بايد بازنگري شود كه اين موضوع نيازمند كار وسيع رسانهاي و فرهنگي در اين خصوص است. شهرها عمدتا مانند يك موجود زنده هستند كه اگر بخواهيم يك رشد طبيعي را براي آن در نظر بگيريم بايد تمام ابعاد و زواياي آن ديده شود. همانطور كه پيكره زنده نيازمند رسيدگي، توجه و تكامل دارد، شهرها هم نيازمند بررسي، رسيدگي و رشد هستند. به نظرم مهمترين اقدامات براي اين رشد طبيعي خدمات زيربنايي، روبنايي و اسكان مناسب است. اما بنا به دلايل گوناگون طي سالهاي گذشته اين پروسه رشد به درستي تعبيه نشده است. مادر شركت عمران شهرهاي جديد معتقديم شهرهاي جديد صرفا نبايد به يك محيط خوابگاهي بدل شوند. بلكه بايد زيرساختهاي كسب و كار و اشتغال نيز در آنها ديده شود تا مردم نسبت به اسكان در اين شهرها اقبال نشان دهند. از سوي ديگر شهرهايي كه بيشتر از ظرفيتهايشان در آنها اسكان داده شود، مشكلات بيشتري را تجربه خواهند كرد.
يكي از مهمترين وظايفي كه براي شهرهاي جديد عنوان ميشود، اسكان جمعيت سرريز شهرهاي مادر است، در اين زمينه در نسل دوم شهرهاي جديد چه راهكاري ديده شده است؟ همانطور كه اشاره كرديد، يكي از آسيبهاي شهرهاي بزرگ جمعيت بالايي است كه در اين شهرها اسكان داده ميشود تا جايي كه اين موضوع زمينه ساز بروز مشكلاتي چون آلودگي هوا، افزايش تراكم جمعيتي، ترافيك و,,, ميشود. نسل نوين شهرهاي جديد قرار است بر اساس اين تجربيات و درراستاي توسعه شهر نشيني در كشورمان تحقق پيدا كنند. از همان ابتداي كار بسترهاي كسب و كار و اشتغال در آن شهرها ديده شده تا مشكلات شهرهاي بزرگ به اين مناطق تسري پيدا نكند. كمترين مزيت مدل اجرايي اين است كه شهرهاي جديد ميتوانند در مسير كاستن از ناهنجاريهاي شهرهاي مادر گام بردارند. براي اين منظور در قوانين مجلس هم بايد به صورت جديتر به مساله شهرهاي جديد و مطالبات مردم پرداخته شود. براي شهرهاي جديد بايد سقف جمعيتي افزونتري تدارك ديده شود و بعد از ايجاد زيرساختها به شهرداريها تحويل داده شود.
شركت عمران شهرهاي جديد در اين مسير كه درباره آن صحبت كرديد چه برنامههايي را تدارك ديده است؟ يكي از سياستهايي كه در شركت از طريق هياتمديره پيگيري ميشود تكميل پروژههاي نيمهتمام است كه اين معاونت در اين زمينه تلاشهاي بسياري را انجام داده است. ضمن اينكه طرحهاي زيربنايي و روبنايي مورد نياز نيز در دستور كار قرار گرفته است. براي ايجاد زيرساختهاي ديگري مانند كلانتريها، مدارس و محيطهاي آموزشي، بانكها و,,, تلاش شده تا از طريق تهاتر به آنها پاسخ داده شود. موضوع ديگر ايجاد فضاهاي سبز در شهرهاي جديد است كه كارهاي قابل قبولي انجام شده است. در مجموع در سال۹۵، ۱۲۵پروژه روبنايي فعال و ۳۷پروژه زيربنايي (مسجد، فضاهاي سبز، مدارس و,,,) انجام شده كه در بسياري از موارد حتي مطالباتي كه در حوزه اختيار ما قرار داشت نيز دنبال شده است. اين اعداد و ارقام چشمانداز روشني از توسعه در نسل دوم شهرهاي جديد را نويد ميدهد.
لینک کوتاه نوشته::
لینک با موفقیت کپی شد
کد خبر:
بازدید:
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز